کتاب ذهنیت برنده (خلاصه کتاب)

من، بهاره نام یار، روان شناس بالینی، در این یادداشت قصد دارم خلاصه ای از کتاب ذهنیت برنده، نوشته ی جیمز کلییر از نشر میلکان را منتشر کنم.
  • خلاصه کتاب ها، به افرادی که نمی توانند کل کتاب را مطالعه کنند کمک می کند تا کلیت مطلب دست گیرشان شود.
امیدوارم برای تان مفید باشد.

یادداشت اول

وقت هدر دادن با بحث کردن بر سر ده درصد نهایی پیشرفت ( همان ابزار و حواشی مربوط به رسیدن به هدف ها) آسان تر از انجام کاری است که نود درصد تفاوت را ایجاد میکند.
اینکه ادعا میکنید رژیم غذایی بهتر یا برنامه تمرینی جدید یا وسایل مختلف نیاز دارید، آسان تر است تا بپذیرید آنچه واقعا نیاز دارید این است که در شش ماه آینده حتی یک جلسه ورزش را از دست ندهید.
مردم اکثرا در حال شمردن جزییات و پیچیده کردن مسیر هستند. در حالی که بهترین مهارت، همیشگی انجام دادن کار است.
برداشتِ من:
 این که چطوری و با چه ابزاری مسیر و طی کنی مهم نیست. تنها چیزی که مهم است، تصمیم گیری، برنامه ریزی و اقدام است. اینکه قدم در مسیر بگذارید و هر طور شده در اول راه، حتی دست و پا شکسته، ولی انجامش دهید.

یادداشت دوم

اگر در زمان کاری که انجام میدهید، بیش از اندازه بر روی هدف متمرکز نباشید و در عوض یاد بگیرید عاشق کاری باشید که انجام میدهید، هم خوشحال تر خواهید بود، هم در بلند مدت نتیجه خوبی از آن دریافت کرده و با انگیزه می مانید.
خوشحال بودن و انگیزه داشتن از درست ترین اتفافات مسیر است.
شما باید عاشق خستگی ناشی از یک‌ کار تکراری باشید که در طول روز برای رسیدن به اهداف تان انجام میدهید.

یادداشت سوم

بهترین مهارت در هر کاری، انجام دادن آن کار است. به همین دلیل اکثر افراد به زمان و ثروت بیشتر یا راهبردهای بهتر نیازی ندارند. آن ها فقط باید کار واقعی را انجام دهند و به اصول مسلط شوند.
برداشت من 
امروزه هر چقدر درباره اهمالکاری و تنبلی بخوانیم و انجامش ندهیم فایده ای ندارد. فقط و فقط باید دست به کار شد و انجام داد.
هیچ راه دیگری جز انجام کار وجود ندارد. شما شروع کن. بین کار یاد میگیری ایراد کارت کجاست.

یادداشت چهارم

علم شخصی معمولا روش حل مسئله را به ما می آموزد. ما معمولا برای یافتن پاسخ مشکلاتمان کتاب میخوانیم و به تحقیقات تکیه میکنیم.
اینکه بدانید از کجا اطلاعات بدست آورید مهارتی کاربردی است.
اما روش خوب و درست حل مسئله این نیست که کس دیگری مسئله را برای شما حل کند. روش درست حل مسئله، تمایل به امتحان کردن چیزهای جدید، آزمایش متفکرانه و انجام کار است.
برداشت من:
باز هم میرسیم به اینکه با خواندن مطلب( به تنهایی) درباره انجام هر کار، نمیشود انتظار داشت که آن کار انجام شود. ضمن اینکه هر کاری را تا زمانی که خودت آزمایش نکنی، نمیتوانی به چم و خم آن آشنا شوی. مدام از دور به آن نگاه میکنی و میگویی لنگش کن.
در حالی که تمام ماجرا وسط گود است. جایی که به غلط و ناخوداگاه یا حتی آگاهانه و صرفا برای فرار کردن از چالش های مسیر، فقط مدام کتاب درباره اش میخوانی. دریغ از یک خط عمل مناسب و درست!

یادداشت پنجم

وقت هدر دادن با بحث کردن بر سر ده درصد نهایی پیشرفت( همان ابزار و حواشی مربوط به رسیدن به هدف ها) آسان تر از انجام کاری است که نود درصد تفاوت را ایجاد میکند. اینکه ادعا میکنید رژیم غذایی بهتر یا برنامه تمرینی جدید یا وسایل مختلف نیلز دارید، آسان تر است تا بپذیرید آنچه واقعا نیاز دارید این است که در شش ماه آینده حتی یک جلسه ورزش را از دست ندهید.
مردم اکثرا در حال شمردن جزییات و پیچیده کردن مسیر هستند.  در حالی که بهترین مهارت، همیشه و مستمر انجام دادن کار است.
برداشت من:
 این که چطوری و با چه ابزاری مسیر و طی کنی مهم نیست. تنها چیزی که مهم است، تصمیم گیری، برنامه ریزی و اقدام است. اینکه قدم در مسیر بگذارید و هر طور شده در اول راه، حتی دست و پا شکسته، ولی انجامش دهید.

یادداشت ششم

وقتی برای شروع یک کار به انرژی بیشتری نیاز داشته باشید، بدون شک دست به کار نمی شوید. عادت های جزیی تر به انرژی فعالسازی کمتری جهت انجام آن نیاز دارند.
هر عادت انرژی فعال سازی ای دارد که لازمه ی شروع آن عادت است. هر چه عادت ساده تر باشد انرژی کمتری برای شروع نیاز دارید.

یادداشت هفتم

بسیاری از افراد به خصوص افرادی که در پی دستاوردهای بزرگ هستند، بیش از حد به بیان نظرات ارزشمند خود برای اطرافیانشان نیاز دارند.
در ظاهر این چیز فوق العاده ای به نظر می رسد. اما در عمل ممکن است سد راه موفقیت شما شود، زیرا هیچ گاه مکالمه ای نخواهید داشت که در آن سکوت کنید و فقط گوش دهید. وقتی دائماً نظرات ارزشمند خود را بیان میکنید، مثلاً میگویید: “باید این رو امتحان کنی… یا بذار یه چیزی رو که برای من نتیجه داده بهت بگم و…”حس مالکیتی را که دیگران به ایده هایشان دارند، نابود میکنید.
همچنین وقتی دارید صحبت میکنید، غیر ممکن است که بتوانید به حرف دیگران گوش بدهید، بنابراین اولین قدم این است که از نیازتان برای همیشه نظر دادن دست بردارید. هر از چندگاهی قدمی به عقب بردارید و صرفاً نظاره گر باشید و گوش دهید.

یادداشت هشتم

برای ایجاد چرخه بازخوردی، پیشنهاد میشود:
۱.اندازه گیری کنید.
۲.مقایسه کنید.
۳.اصلاح کنید.
تمامی چرخه های بازخوردی، یک ویژگی بارز دارند: خروجی یک چرخه، ورودی چرخه بعدی میشود.
تمام چرخه های بازخوردی یک چیز را انداره‌گیری میکنند و آن چیز نقطه شروع چرخه بعدی رفتار میشود.
مقایسه در جهت شخصی باید باشد.
اصلاح عملکرد باید در سریع ترین زمان ممکن باشد.

بهترین راه برای تغییر رفتار بلند مدت بازخورد کوتاه مدت است.《ست گادین》

برداشت من:
زمانی که اهل اهمال کاری هستید یا حتی زمانی که از اهدافتان دور افتادید، برای بهبود عملکرد و‌ ماندن در مسیر، سعی کنید از طریق بررسی های مستمر عملکردتان و بازخوردهای کوتاه کوتاه به آن، در بلند مدت تغییر در رفتار و عملکردتان ایجاد کنید.

یادداشت نهم

در نبردهایی بجنگید که پیروزی‌تان از پیش تعیین شده است.
 بهتر شدن صرفا وابسته به اراده یا اخلاق کاری نیست. بلکه به راهبرد نیز بستگی دارد.
آنچه مردم معمولا تصور میکنند معمولا نداشتن اراده یا نداشتن تمایل به تغییر است، نتیجه‌ی تلاش برای ایجاد عادت‌های خوب در محیط‌های بد است‌‌.
مثلا اگر سعی میکنید کتاب بخوانید، در اتاقی که پر از سر و صداست یا تلوزیون و بازی های کامپیوتری در آن موج میزند، کتاب نخوانید! به محیطی بروید که کمترین مزاحمت را برای شما دارد.
اگر اضافه وزن دارید سعی نکنید خود را با قهرمانان رشته بدن سازی و فیتنس مقایسه کرده و خود را به آنها برسانید‌. شما میتوانید خود را به آنها برسانید. اما نه حالا.
با یک‌ تغییر کنترل شدنی شروع کنید.
برداشت من:
در ابتدای مسیر عادت سازی، قبل از آنکه یک رفتار خوب شکل بگیرد، باید تلاش کنید از ساختن‌های راحت‌تر و در دسترس‌تری آغاز کنید.‌
 قله را آنقدر بالا در نظر نگیرید که نشود حتی از آن بالا رفت، چه برسد به آنکه بخواهید به انتهای آن برسید. زیرا شما را همین اول کار ناامید و سرخورده میکند.

یادداشت دهم

نکته اول:
با تشکر کردن در این هفت موقعیت زندگی، خود را بهتر کنید.
۱. زمان تعریف و تمجید.
۲.وقتی دیر میکنید.
۳.وقتی دارید به کسی دلداری میدهید.
۴.وقتی بازخورد مفیدی دریافت میکنید.
۵.وقتی انتقاد غیر منصفانه دریافت میکنید.
۶.وقتی کسی به شما توصیه‌ی ناخواسته‌ای می‌کند‌.
۷.وقتی مطمئن نیستید که باید از کسی تشکر کنید یا نه، بگویید: ممنون.
️در هفت موقعیت اشاره شده در بالا، از کلمه‌ی ممنون استفاده کنید.
نکته دوم:
دست برداشتن از نیاز به اینکه در هر بحثی پیروز شوید، نشانه‌ی پختگی است.

یادداشت یازدهم

  • تمرین آگاهانه به نوعی تمرین میگویند که هدفمند و نظام مند باشد.
  • تمرین عادی شامل تکرارهای بدون فکر است.
  • تمرین آگاهانه نیازمند توجه دقیق است و با هدف خاص بهبود عملکرد انجام میشود.
  • بزرگترین چالش تمرین آگاهانه این است‌که متمرکز بمانید.
  • کار بدون نیاز به فکر دشمن تمرین آگاهانه است.
  • برای موفقیت تمرکز، ثبات و صبر لازم است.

یادداشت دوازدهم

برای موفقیت سه چیز ساده نیاز دارید:
تمرکز
شما نمیتوانید در همه چیز خوب باشید و خوب بودن در بیش از یک چیز سخت است. بنابراین چیزی را که میخواهید در آن خوبظاهر شوید انتخاب کتید و روی آن تمرکز کنید‌.
ثبات
اگر فقط هرزچندگاهی تمرکز داشته باشید، آن تمرکز بی فایده است. تمرکز مداوم است که تفاوت ایجاد می کند.
صبر
اگر تمرکز و ثبات دارید، بقیه کار را به زمان بسپارید نتایج به وقتش حاصل می شود. روی روش تمرکز کنید، نه روی هدف.
برداشت من:
به واقع، یادم است هر زمان که تعجیل داشتم، ثبات نداشتم، استمرار نداشتم، تنبلی یا عدم تمرکز بر من غلبه کرد، همیشه ناموفق ترین ها بوده ام.
امّا هر وقت که به خودم، به خطاهایم، به اصلاح کردن خطاهایم فرصت دادم تا مسیرشان را پیدا کنند و با آنها رفیق و همدم شده و پذیرفتم شان، شدند از آنِ من. آن وقت باز هم از نو شروع کردم.
 و نکته آخر
این طبیعی است که گاهی عدم تمرکز(آن هم به خاطر فشارکاری زیاد یا استرس و…) بر شما غلبه کند. گاهی از مسیر به بیرون پرت شوید یا کم کار شوید. گاهی دیگران را ببینید که از شما مثل برق و باد پیشی گرفته اند و حسرت خورده اید،
اما بدانید و آگاه باشید، تنها نیستید.
بهاره نام یار وب‌سایت
این بار آمده ام تا ماندگار شوم...! جاودانگی بهترین است. ولو فقط با یک جمله ی ساده. آن یک جمله می شود اثر انگشت تو در دنیایت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *