تاب آوری و اختلالات روانی چه ارتباطی دارند؟
من بهاره نام یار، روان شناس بالینی، در این مقاله قصد دارم در رابطه با ارتباط بین اختلالات روانی و تاب آوری با شما صحبت کنم.
ارتباط تاب آوری و اختلالات روانی
چند وقت پیش، مراجعی داشتم که دارای علائم و نشانه های اختلال شخصیت مرزی بود (که در مقاله ای مجزا درباره آن خواهم گفت. این فرد به صورتتکانشی عمل می کرد و چند وقت یک بار، دچار حالت های انفجاری از خشم زیاد و پرخاشگری و حتی ضرب و شتم اعضای خانواده می شد.
فردی با چنین اختلالاتی مسلم است که کمتر دارای مهارت تاب آوری، قدرت تحمل مشکلات و بحران ها را داشته باشد. با کوچک ترین بحرانی، زود از کوره در رفته و بهم می ریزد. زیرا قدرت تحلیل مسائل به شیوه درست را ندارد. نمی تواند به نحو درستی از پس تحلیل مسائل بر آید و تصمیم درست بگیرد.
در نتیجه همیشه تصمیماتش تحت تاثیر هیجانات افراطی و بدون حساب و کتاب است. از کاه کوه می سازد. همه ی اتفاقات را فاجعه می پندارد و بر اساس همان میزان از فاجعه وارد عمل می شود. این فاجعه انگاری در اکثر مواقع منجر به آسیب زدن جسمی و روانی به بقیه، به روابط بین فردی، شغل و … می شود.
به طور خلاصه اختلال شخصیت مرزی، اختلالی است که به شدت فرد درآن تکانشی و انفجاری عمل می کند. غیر قابل پیش بینی بودن از ویژگی بارز این اختلال یعنی اختلال شخصیت مرزی محسوب می شود. اختلالات شخصیت، ریشه در دردوران کودکی ناسالم، والدین ناامن، غایب، پرتنش و یا حتی تجربه تجاوز در کودکی دارد . اگر به موقع موضوع شناسایی و کنترل نشود، می تواند عواقب بدی را به دنبال داشته باشد.
بر اساس تعریف کانر و دیویدسون(2003) تاب آوری توانمندی سازگاری و تعادل زیستی- روانی فرد در برابر شرایط بحرانی و خطرناک است.
با وجود چنین ویژگی های بارزی، مسلما فرد از تاب آوری و قدرت تحمل و مقاومت کمی در برابر مشکلات برخوردار است.
سایر اختلالات روانی نیز به همین شکل می تواند در کاهش تاب آوری و قدرت تحمل مشکلات و در ادامه یافتن راه حل بیمار تاثیر منفی بگذارد.
دسته بندی اختلالات روانی
اختلالات روانی در منابع مهم روان شناسی که به عنوان مرجع شناخته می شوند ( کتاب dsm5)، به دو دسته نوروتیک و سایکوتیک تقسیم می شوند:
اختلالات نوروتیک
نوروتیک یعنی اختلالاتی که فرد در آن ها از اختلال و ضعف موجود در رفتار و خلق خود آگاهی کامل دارد. به اصطلاح روان شناسی، بینش کافی وجود دارد. این اختلالات شامل افسردگی، اختلالات طیف اضطرابی ها، وسواس های فکری- عملی را شامل می شود.
اختلالات سایکوتیک
در حالی که در اختلالات سایکوتیک، بینش در فرد کاملا مختل شده و فرد به جز خودش، همه ی اطرافیان را بیمار تلقی می کند. زیرا از وجود بیماری در خود ناآگاه است. به نوعی با دنیای واقعی قطع ارتباط کرده و دچار یک در خودماندگی مزمن می شود.
مثال هایی از اختلالات نوروتیک و سایکوتیک:
در اختلالی مثل افسردگی که فرد حتی انگیزه ی از جا برخاستن و عمل کردن به هدف هایش را ندارد، کافی است که فرد دچار یک بحران جدی در زندگی شود. آن وقت است که نمی تواند از پس آن برآمده و احتمالا به دلیل غیر قابل حل شمردن مشکلات، دست به خودکشی یا رفتن به سمت اعتیاد بزند. افرادی که مهارت حل مسئله ندارند، معمولا با چنین مشکلاتی مواجه می شوند. در نتیجه زمانی که فرد نیاز به تحمل مشکلات یا یک بازبینی مجدد درباره شرایط بحران زا در زندگی خوددارد، اگر مهارت کافی در زمینه تاب آوری نداشته باشد، آسیب جدی می بیند.
در مورد اختلالات سایکوتیک مانند اسکیزوفرنی موضوع کمی متفاوت است. فردی که مبتلا به سایکوتیک است، مخصوصا زمانی که بیماری به اوجچ خود رسیده و فرد تمام علامت های بارز این بیماری را از سطح متوسط رو به بالا و افزایشی تجربه می کند، مسلم است که با دنیای واقعی و آنچه در بیرون در حال رخ دادن است، قطع ارتباط می کند.
دچار توهم، هذیان، مسخ واقعیت، مسخ شهصیت، درخودفرورفتگی یا در خود ماندگی را تجربه می کند. چنین علائمی در فرد مبتلا به اسکیزوفرنی، مانع از آموزش دیدن در زمینه تاب آوری و یا افزایش سطح کیفی زندگی فرد می شود.
آیا تاب آوری تاثیر بر روی سلامت روان افراد دارد؟
براساس برخی پژوهش ها، مشخص شده است که تاب آوری تاثیر مستقیم بر روی سلامت روان افراد ندارد. اما می تواند تاثیر غیر مستقیمی بر رضایت از زندگی و سلامت روان افراد ( از جمله کاهش میزان احتمال ابتلا به افسردگی، اضطراب و فشارهای روانی ) بگذارد.
برای اینکه کمتر دچار آسیب شوید و تاب آوری تان بیشتر شود، باید در تلاش باشید ابتدای امر سلامت روان تان را از طریق آموزش و خودمراقبتیدر زمینه جسمی و روانی، بالا نگه دارید. وجود یا عدم وجود اختلالات روانی ازهر نوع، می تواند تاثیر مخربی بر روی تاب آوری افراد بگذارد.
رابطه ی دو طرفه معناداری بین تاب آوری و رسیدگی به سلامت جسم، روح، تغذیه سالم و … وجود دارد. تحقیقات نشان می دهد افرادی که تاب آوری بالاتری دارند، اتفاقا بیشتر به سلامت جسمی خود مثل تغذیه سالم، ورزش کردن، خواب کافی و … رسیدگی می کنند.
اینجاست سوال برای ما ایجاد می شود:
این، وجود تاب آوری در فرد است که منجر به صرف حداکثر زمان برای سلامت جسم و روان خود می شود یا فردی که حداکثر تلاش خود را در زمینه سلامت جسم و روان می کند، به مراتب فرد تاب آورتری است؟
مسلما در بسیاری مواقع این دو یک رابطه دو سویه دارند. هر چقدر میزان تاب آوری در افراد بالاتر باشد، بیشتر به مسئله سلامت جسم و روان توجه می کنند و برعکس هر چقدر در سطح بالایی از سلامت ( جسمی- روانی) قرار داشته باشند، بیشتر احتمال دارد که فرد تاب آورتری باشند.
در ادامه آزمونی معرفی می شود که در شناسایی بسیاری از اختلالات روانی می تواند راهنمای خوبی در کنار تشخیص، مصاحبه و ارزیابی قرار گیرد.
آزمون SCL90
برای شناسایی اختلالات روانی و میزان درگیری فرد از تست SCL90 می توان استفاده کرد که شامل 90 سوال در زمینه ی اختلالات مختلف روانی (جسمانی کردن، وسواس فکري-عملی، حساسیت بین فردي،فسردگی، اضطراب، خصومت، فوبی، افکار پارانویید و روانپریشی یا همان اختلالات سایکوتیک) است.
تاثیر آموزش بر تاب آوری در اختلالات روانی
اختلالاتی با منشاء سایکوتیک مانند اسکیزوفرنی، اسکیزوافکتیو، و … که فرد آگاهی کافی از وجود بیماری خود ندارد، معمولا آموزش های روان شناختی بر میزان تاب آوری و رضایت از زندگی شان تاثیر زیادی ندارد. این در حالی است که برخی اختلالات مثل افسردگی، اضطراب، آموزش پذیرتر هستند.
اینکه آموزش بر روی اختلالات شدید روانی با منشاء سایکوتیک تاثیر چندانی نگذارد، پایان راه نیست. بلکه در این گونه مواقع باید بر روی آموزش های روانشناختی خانواده ها متمرکز باشیم. اینکه خانواده ها مثل والدین، همسران، خواهران و برادران فرد بیمار سایکوتیک، با مهارت آموزی یادبگیرند که چگونه با بیمارشان برخورد کنند از اهمیت زیادی برخوردار است.
توصیه هایی برای خانواده های فرد سایکوتیک
در این گونه موارد، مهارت ارتباط موثر که شامل گوش دادن فعال بدون قضاوت، گوینده ی فعال بودن، قضاوت نکردن، حامی بودن و حمایت های عاطفی می تواند موثر واقع شود. همچنین خانواده ی فردی که مبتلا به اختلالات سایکوتیک هستند، به دلیل غیر قابل پیش بینی بودن این گونه از اختلالات، معمولا استرس و اضطراب فوق العاده بالایی را تجربه می کنند. در این موارد توصیه می شود حتما از مدیتیشن، تمرین های ذهن آگاهانه و ریلکسیشن برای کم کردن اضطراب خود بهرهمند شوند.
زیرا خانواده ای که با این گونه بیماران در ارتباط هست و از آن ها نگهداری می کند، معمولا ممکن است درگیر حالت هایی از فشار روانی بالا شوند.
اگر مراجعه نکند و کمک حرفه ای از یک روان درمانگر نگیرد یا به روان پزشک در صورت نیاز مراجعه نکند و دارو دریافت نکند، احتمال دارد با جمع شدن این هیجانات منفی مثل خشم مزمن، استرس و اضطراب ناشی از فشار روانی بیماری سایکوتیکی که از آن مراقبت می کنند و معلوم نیست کی بیمار کاملا بهبود یابد، برای فرد خطر آفرین باشد.
از جمله عوارض استرس و اضطراب مزمن و بلند مدت می توان به مشکلات قلبی عروقی، فشار خون بالا، دیابت و … اشاره کرد.
پس اگر جزء خانواده های فردی با چنین بیماری هستید، ضروری است که به فکر سلامت روان خودتان نیز باشید. چون تا شما از سلامت روان کافی برخوردار نباشید، نمی توانید به اندازه کافی از بیمارتان حمایت کنید.